ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اسدالله نیکنژاد در گفتوگو با «ایران» از اکران فیلم پرحاشیهاش می گوید
«لاله» را با کمترین امکانات ساختم
موج کرونا؛ سوغات نوروز
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا: موج بلند کرونایی خواهیم داشت
گروه اجتماعی: دیروز سه رکورد کرونایی در میزان موارد فوتی، تعداد بیماران بدحال و تغییر وضعیت رنگبندی کرونایی شهرها در کشور بعد از گذشت حدود دو و نیم ماه در کشور شکسته شد. اولی با ثبت 123 مورد مرگ، یکبار دیگر ویروس کرونا در تعداد جانباختگان رکوردشکنی کرد. رکورد دوم با ثبت بیشترین بیماران بدحال در چند ماه اخیر ثبت شد. هم اینک شمار بیماران بدحال در بخش مراقبتهای ویژه به 4 هزار و 24 نفر افزایش یافته است. رکورد سوم نیز مربوط به رنگبندی شهرها است. در حال حاضر از شمار شهرهای زرد و آبی کاسته شده و روز به روز به تعداد شهرهای قرمز و نارنجی افزوده میشود. 47 شهرستان در کشور قرمز و 126 شهرستان در وضعیت نارنجی به سر میبرند. همچنین 247 شهرستان در وضعیت زرد و 28 شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند.
بر این اساس و مطابق اعلام سخنگوی وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی به روز گذشته 11 هزار و 420 نفر به ویروس کرونا مبتلا شدهاند که نشان میدهد وضعیت کرونا از آنچه فکر میکنیم بحرانیتر و جدیتر است. این عدد و رقمها نشان میدهد؛ ویروس کرونا برای مرتبه چهارم در کشور خیز برداشته و روند بیماری در 11 استان کشور صعودی شده است. سیماسادات لاری تأکید میکند که کووید۱۹ این بار با توانی مضاعف در حال پیشروی است و مطمئناً در صورت تداوم روند کاهشی در عمل به توصیههای بهداشتی باید منتظر افزایش شمار مبتلایان و قربانیان خیز چهارم بیماری در کشور باشیم. او شیب تندتر موارد بستری روزانه در موج جدید بیماری، نسبت به موجهای دوم و سوم را موضوعی بسیار نگرانکننده عنوان میکند و تأکید دارد این موضوع ناشی از کاهش چشمگیر عمل به توصیههای بهداشتی، سفرهای نوروزی، برگزاری مراسم عروسی و عزا و البته شیوع نسخه جهشیافته انگلیسی در کشور است. در این میان منحنی ابتلا به کرونا در استان تهران خیز تندتری برداشته است. در حال حاضر و بنا به گفته علیرضا زالی بستریها در استان تهران از مرز 3هزار نفر در روز عبور کرده که این رقم در طول پنج ماه اخیر رکوردشکنی محسوب میشود. فرمانده عملیات مدیریت کرونا در کلانشهر تهران همچنین میگوید: بیشترین میزان مراجعان سرپایی نیز مربوط به سه روز اخیر بوده که برای اولین بار نسبت به سه ماه گذشته در این حوزه رکوردشکنی اتفاق افتاده است. معاون کل وزارت بهداشت نیز از ورود کشور به موج چهارم کرونا خبر میدهد. به گفته ایرج حریرچی؛ با توجه به افزایش بیماران سرپایی و بستری فعلاً پیشبینی میکنیم تا حدود ۴ هفته آینده روند رو به صعودی بویژه در مرگ و میر کرونا داشته باشیم.
همچنین بنا به اعلام سخنگوی وزارت بهداشت هم اینک موج چهارم در استانهای البرز و ایلام آغاز شده و استانهای مازندران، گیلان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و لرستان نیز در آستانه ورود به پیک جدید هستند. در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، زنجان، فارس، سمنان و خراسان جنوبی روند صعودی آغاز شده است. در مورد الگوی بیماری که از نظر اپیدمیولوژیک بررسی شده؛ نشاندهنده افزایش بیماران مبتلا به ویروس جهشیافته انگلیسی است که در اکثر استانهای کشور وضعیت این است و خیز جدید بیماری در حال اتفاق است. همچنین مطابق آنچه رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا عنوان کرده است؛ اگر این روند ادامهدار شود در هفته آینده یا ۱۰ روز آینده که تازه اثرات سفرها را مشاهده میکنیم قطعاً موج بسیار بلندی خواهیم داشت. در همین حال و با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان تأکید بر رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
جریمه 200 هزار تومانی برای ناقضان قرنطینه در ایام عید
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز شروع خیز بلند این بیماری در کشور خبر داد و ضمن هشدار نسبت به این موضوع گفت: برخی استانها وارد پیک جدید بیماری شدند و در برخی دیگر پیک آغاز شده است و اگر پروتکلها رعایت نشود قطعاً شاهد خیز بلندی خواهیم بود.علیرضا رئیسی در حاشیه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: در ایام عید نوروز امسال تردد جادهای نسبت به سال قبل ۱۰۰ درصد افزایش یافته است و الان وضعیتی که در کشور با آن مواجه هستیم شروع خیز بلند است که برخی استانها وارد پیک جدید بیماری شدند و برخی دیگر پیک در آن آغاز شده است و اگر پروتکلها رعایت نشود قطعاً شاهد خیز بلندی خواهیم بود.
رئیسی افزود: الان میزان بستری در بیمارستانها از مرز ۱۳۰۰ نفر گذشته است و این نشان میدهد در ۱۰ روز آینده مرگهای ۳ رقمی ادامهدار میشود و از این پس از ۱۰ روز آینده مرگها بیش از ۱۰۰ نفر روزانه خواهد بود.
وی ادامه داد: در عین حال برخی نکات مهم را باید اکنون رعایت کنیم. اول آنهایی که از سفر بازگشتند در چند روز آتی دورهمی برگزار نکنند زیرا ممکن است آلوده باشند و سایرین را بیمار کنند، همچنین کسانی که سفر نرفتند هم با افرادی که سفر رفتهاند در ارتباط نباشند و آنها را به خانه خود دعوت نکنند زیرا ممکن است آنها ناقل ویروس باشند و بیماری را انتقال دهند. تا پنج روز کسانی که سفر رفتهاند نباید رفت و آمد داشته باشند و اگر علائمی پیدا کردند بهسرعت به مراکز درمانی مراجعه و حتماً قرنطینه را رعایت کنند.
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: از روز شنبه(14 فروردین) تا جمعه آینده، هفته بسیار مهمی است که باید دقت کنیم زیرا خیلیها سالم بودند و سفر رفتند اما اکنون آلوده شدند و بازگشتند و میتوانند اقوام، اعضای خانواده و دیگران را آلوده کنند.وی گفت: بیش از ۱۵ هزار کرونای مثبت در این ایام نقض قرنطینه کردند که کد ملی آنها مشخص است و به مراجع قانونی اطلاع دادیم و به ازای هر روز ۲۰۰ هزارتومان جریمه میشوند و برخورد لازم با آنها صورت خواهد گرفت.
بر این اساس و مطابق اعلام سخنگوی وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی به روز گذشته 11 هزار و 420 نفر به ویروس کرونا مبتلا شدهاند که نشان میدهد وضعیت کرونا از آنچه فکر میکنیم بحرانیتر و جدیتر است. این عدد و رقمها نشان میدهد؛ ویروس کرونا برای مرتبه چهارم در کشور خیز برداشته و روند بیماری در 11 استان کشور صعودی شده است. سیماسادات لاری تأکید میکند که کووید۱۹ این بار با توانی مضاعف در حال پیشروی است و مطمئناً در صورت تداوم روند کاهشی در عمل به توصیههای بهداشتی باید منتظر افزایش شمار مبتلایان و قربانیان خیز چهارم بیماری در کشور باشیم. او شیب تندتر موارد بستری روزانه در موج جدید بیماری، نسبت به موجهای دوم و سوم را موضوعی بسیار نگرانکننده عنوان میکند و تأکید دارد این موضوع ناشی از کاهش چشمگیر عمل به توصیههای بهداشتی، سفرهای نوروزی، برگزاری مراسم عروسی و عزا و البته شیوع نسخه جهشیافته انگلیسی در کشور است. در این میان منحنی ابتلا به کرونا در استان تهران خیز تندتری برداشته است. در حال حاضر و بنا به گفته علیرضا زالی بستریها در استان تهران از مرز 3هزار نفر در روز عبور کرده که این رقم در طول پنج ماه اخیر رکوردشکنی محسوب میشود. فرمانده عملیات مدیریت کرونا در کلانشهر تهران همچنین میگوید: بیشترین میزان مراجعان سرپایی نیز مربوط به سه روز اخیر بوده که برای اولین بار نسبت به سه ماه گذشته در این حوزه رکوردشکنی اتفاق افتاده است. معاون کل وزارت بهداشت نیز از ورود کشور به موج چهارم کرونا خبر میدهد. به گفته ایرج حریرچی؛ با توجه به افزایش بیماران سرپایی و بستری فعلاً پیشبینی میکنیم تا حدود ۴ هفته آینده روند رو به صعودی بویژه در مرگ و میر کرونا داشته باشیم.
همچنین بنا به اعلام سخنگوی وزارت بهداشت هم اینک موج چهارم در استانهای البرز و ایلام آغاز شده و استانهای مازندران، گیلان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و لرستان نیز در آستانه ورود به پیک جدید هستند. در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، زنجان، فارس، سمنان و خراسان جنوبی روند صعودی آغاز شده است. در مورد الگوی بیماری که از نظر اپیدمیولوژیک بررسی شده؛ نشاندهنده افزایش بیماران مبتلا به ویروس جهشیافته انگلیسی است که در اکثر استانهای کشور وضعیت این است و خیز جدید بیماری در حال اتفاق است. همچنین مطابق آنچه رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا عنوان کرده است؛ اگر این روند ادامهدار شود در هفته آینده یا ۱۰ روز آینده که تازه اثرات سفرها را مشاهده میکنیم قطعاً موج بسیار بلندی خواهیم داشت. در همین حال و با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان تأکید بر رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
جریمه 200 هزار تومانی برای ناقضان قرنطینه در ایام عید
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز شروع خیز بلند این بیماری در کشور خبر داد و ضمن هشدار نسبت به این موضوع گفت: برخی استانها وارد پیک جدید بیماری شدند و در برخی دیگر پیک آغاز شده است و اگر پروتکلها رعایت نشود قطعاً شاهد خیز بلندی خواهیم بود.علیرضا رئیسی در حاشیه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: در ایام عید نوروز امسال تردد جادهای نسبت به سال قبل ۱۰۰ درصد افزایش یافته است و الان وضعیتی که در کشور با آن مواجه هستیم شروع خیز بلند است که برخی استانها وارد پیک جدید بیماری شدند و برخی دیگر پیک در آن آغاز شده است و اگر پروتکلها رعایت نشود قطعاً شاهد خیز بلندی خواهیم بود.
رئیسی افزود: الان میزان بستری در بیمارستانها از مرز ۱۳۰۰ نفر گذشته است و این نشان میدهد در ۱۰ روز آینده مرگهای ۳ رقمی ادامهدار میشود و از این پس از ۱۰ روز آینده مرگها بیش از ۱۰۰ نفر روزانه خواهد بود.
وی ادامه داد: در عین حال برخی نکات مهم را باید اکنون رعایت کنیم. اول آنهایی که از سفر بازگشتند در چند روز آتی دورهمی برگزار نکنند زیرا ممکن است آلوده باشند و سایرین را بیمار کنند، همچنین کسانی که سفر نرفتند هم با افرادی که سفر رفتهاند در ارتباط نباشند و آنها را به خانه خود دعوت نکنند زیرا ممکن است آنها ناقل ویروس باشند و بیماری را انتقال دهند. تا پنج روز کسانی که سفر رفتهاند نباید رفت و آمد داشته باشند و اگر علائمی پیدا کردند بهسرعت به مراکز درمانی مراجعه و حتماً قرنطینه را رعایت کنند.
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: از روز شنبه(14 فروردین) تا جمعه آینده، هفته بسیار مهمی است که باید دقت کنیم زیرا خیلیها سالم بودند و سفر رفتند اما اکنون آلوده شدند و بازگشتند و میتوانند اقوام، اعضای خانواده و دیگران را آلوده کنند.وی گفت: بیش از ۱۵ هزار کرونای مثبت در این ایام نقض قرنطینه کردند که کد ملی آنها مشخص است و به مراجع قانونی اطلاع دادیم و به ازای هر روز ۲۰۰ هزارتومان جریمه میشوند و برخورد لازم با آنها صورت خواهد گرفت.
نه، راه این نیست!
حسین کرمانپور
مدیر اورژانس بیمارستان سینا
مردم ایران سلام. امروز که این مطلب کوتاه را مینویسم، وارد موج چهارم ابتلا و مرگ و میر کشورمان ایران به کرونا شدهایم. هر ایرانی باید نیم ساعت وقت بگذارد و درست بیندیشد که چرا کشور ما در سختیها، بلاها و بیماریها یا نمیتواند یا نمیشود راهی را برود که حداقل خودش راضی از معرکه بیرون جهد، الگو شدن برای جهان و حتی منطقه بماند برای بعد!
من بهعنوان یک هموطن شما، یک پزشک معمولی، فردی که حداقل یکبار تا این لحظه مبتلا شدم و به عنوان فردی که بخشی از حضورم هر روزه در اورژانس میگذرد، نشستم و درباره سؤال زیر تأمل کردم: کجای راهی که ما میرویم اشتباه است؟ کجای مسیر درست؟ وقتی میگوییم مردم، فقط شامل ملت ذهنی ما نیست! بیرون ذهن ما اگر چه همه ایرانی اما انسانهایی با انواع نگرشها، دیدگاهها، آداب و رسوم زندگی میکنند. اکنون بیش از ۱۲ ماه از حضور بیماری کووید۱۹ میگذرد. تقریباً تمام مراجع دینی، علمی و حتی هنری در رعایت دستورالعملها توصیه به رعایت کردهاند و خیلیها صدالبته با دقت رصد، مطالعه و تمکین کردهاند اما چرا با این احوال جزو اولین کشورهایی هستیم که در آغاز موج چهارمی از ابتلا و مرگ قرار گرفتهایم که جمعیت جدیدی که گرفتار شدهاند یکباره ۳۵۰۰ نفر در هفته دوم فروردین ۱۴۰۰ بیشتر از هفته اول است؟ این جمعیت در ابتدای خیز دوم و سوم به ترتیب ۱۵۰۰ و ۲۳۰۰ نفر بوده است. چرا موج چهارم نسبت به سه موج دیگر شیب تندتری دارد؟ و چرا با وجود این شیب تند که فردای تأسفبارتری را هم برای مردم و هم برای کادر درمان دارد جامعه ایرانی اعم از خرد و کلان، عامی و خاص و از همه مهمتر مسئولان و مراجع، حساسیتی به میزان سه موج قبل ندارد؟ بهعبارت سادهتر موج چهارم بهصورت سونامی تظاهر میکند اما حساسیت عمومی بهصورت کاملاً محسوس کاهش یافته است؟ ما اگر در یک سال؛ چهار انتخابات بگذاریم با همه امکانات مربوطهاش، انتخابات چهارم هرچقدر هم مهمتر از اولین آن باشد به احتمال زیاد میزان مشارکت مردم در چهارمین انتخاب، به طرز معنیدار کمتر خواهد شد چون چیزی در طبیعت انسان وجود دارد تحت عنوان:«عادت»! انسان وقتی به چیزی «عادت» کرد آموزشپذیری، مشارکتطلبی و حتی قانون پذیریاش رو به کاهش میگذارد! برای مبارزه با «عادت» باید دانشمندان «علوم اجتماعی» پا وسط بگذارند، چه دولت بخواهد چه نخواهد! که صد البته بر دولت و بویژه وزارتهای بهداشت و کشور واجب عینی است تا به سراغ این عزیزان برود و دعوت کند برای رفع این نقیصه بزرگ، «مسئولیت اجتماعی» خود را رو کنند. همانطور که دانشمندان علم پزشکی شبانهروز در تلاشند تا واکسن و داروی ضد کرونا بسازند، باید دانشمندان علوم اجتماعی کشورمان را به گرمی برای تولید «واکسن و داروی ضد عادت اجتماعی» پذیرا باشیم.
رک و پوستکنده اعتراف میکنم، نهایت توانایی طب پیشگیری و درمان همیناست که در سراسر دنیا و از جمله کشورمان شاهدیم. ادامه راه اگر فقط دست متولیان سلامت باشد، مسیر چیزی شبیه همین است که تا بهحال ملاحظه کردهاید. متولیان سلامت با علم، ایثار، ازخودگذشتگی و مدیریت امتحان خود را پسدادهاند. نه در ایران که در جهان ورق سلامت چیزی شبیه همدیگر است. در ایران ما فقط از واردات واکسن و پیشخرید بموقع آن عقبیم وگرنه در همه چیز عقب که نیفتادیم هیچ، پیش هم هستیم.
بهجرأت میگویم کادر درمان در آغاز پیک چهارم هنوز «عادتزده» نشده است. از زمانی باید هراسید که «عادت» سراغ کادر درمان نیز بیاید.نمونه بارز «عادت»، سیاست شل و سفت کردن مبارزه با کروناست! بهجای آنکه آخرین مرحله کشتی با کرونا را محکمتر عمل کنیم ناگهان «معمولی» شده و در رسانهها میگوییم اکثر نقاط کشور زرد و آبی است و عملاً و قانوناً نمیتوانیم ملت را از سفر منع کنیم! نتیجه میشود افزایش ۶۰ درصدی مسافرت در نوروز ۱۴۰۰، سفرهایی که صدای آهنگش از چند روز دیگر مغموممان خواهد کرد. «عادت» باعث میشود کسانی هم که به دقت دستورالعملها را رعایت کردهاند خطا کنند. «عادت» به کمک سادهانگاری میآید تا آنجا که به جای پذیرش این جمله که نقش انتقال کرونا از سطوح بسیار کمتر از هوا، مراودات و دورهمیهاست، میخواند کرونا از سطوح منتقل نمیشود! یا بهجای این جمله که ماسک زدن همچنان شاهکلید کنترل کروناست، میخواند که در ماسکها رشتههای متحرکی هستند که معلوم نیست چه بر سر آدم میآورد و او را در زدن ماسک سست میکند! «عادت» کاری میکند که در نوروز ۱۴۰۰ در اغلب شبکههای تلویزیونی مسابقات و جنگهایی برگزار شود که به کرات و مرات نه تنها ماسک نمیزنند که در فاصله نزدیک، بدون ماسک با هم با صدای بلند گفتوگو و مراوده میکنند، قهقهه میزنند و ویروس را به چرخش وا میدارند.
القصه، «عادت» به نابودی و بیماری همه ما را درنوردیده و تنها راهش خرق عادت است. از دانشمندان علوم اجتماعی و جامعهنگر فروتنانه میخواهم مشقهای چندساله خود را به عمل، کاری و مؤثر سازند تا ما از «عادت» خارج شده جامعهای سالمتر داشته باشیم.
مدیر اورژانس بیمارستان سینا
مردم ایران سلام. امروز که این مطلب کوتاه را مینویسم، وارد موج چهارم ابتلا و مرگ و میر کشورمان ایران به کرونا شدهایم. هر ایرانی باید نیم ساعت وقت بگذارد و درست بیندیشد که چرا کشور ما در سختیها، بلاها و بیماریها یا نمیتواند یا نمیشود راهی را برود که حداقل خودش راضی از معرکه بیرون جهد، الگو شدن برای جهان و حتی منطقه بماند برای بعد!
من بهعنوان یک هموطن شما، یک پزشک معمولی، فردی که حداقل یکبار تا این لحظه مبتلا شدم و به عنوان فردی که بخشی از حضورم هر روزه در اورژانس میگذرد، نشستم و درباره سؤال زیر تأمل کردم: کجای راهی که ما میرویم اشتباه است؟ کجای مسیر درست؟ وقتی میگوییم مردم، فقط شامل ملت ذهنی ما نیست! بیرون ذهن ما اگر چه همه ایرانی اما انسانهایی با انواع نگرشها، دیدگاهها، آداب و رسوم زندگی میکنند. اکنون بیش از ۱۲ ماه از حضور بیماری کووید۱۹ میگذرد. تقریباً تمام مراجع دینی، علمی و حتی هنری در رعایت دستورالعملها توصیه به رعایت کردهاند و خیلیها صدالبته با دقت رصد، مطالعه و تمکین کردهاند اما چرا با این احوال جزو اولین کشورهایی هستیم که در آغاز موج چهارمی از ابتلا و مرگ قرار گرفتهایم که جمعیت جدیدی که گرفتار شدهاند یکباره ۳۵۰۰ نفر در هفته دوم فروردین ۱۴۰۰ بیشتر از هفته اول است؟ این جمعیت در ابتدای خیز دوم و سوم به ترتیب ۱۵۰۰ و ۲۳۰۰ نفر بوده است. چرا موج چهارم نسبت به سه موج دیگر شیب تندتری دارد؟ و چرا با وجود این شیب تند که فردای تأسفبارتری را هم برای مردم و هم برای کادر درمان دارد جامعه ایرانی اعم از خرد و کلان، عامی و خاص و از همه مهمتر مسئولان و مراجع، حساسیتی به میزان سه موج قبل ندارد؟ بهعبارت سادهتر موج چهارم بهصورت سونامی تظاهر میکند اما حساسیت عمومی بهصورت کاملاً محسوس کاهش یافته است؟ ما اگر در یک سال؛ چهار انتخابات بگذاریم با همه امکانات مربوطهاش، انتخابات چهارم هرچقدر هم مهمتر از اولین آن باشد به احتمال زیاد میزان مشارکت مردم در چهارمین انتخاب، به طرز معنیدار کمتر خواهد شد چون چیزی در طبیعت انسان وجود دارد تحت عنوان:«عادت»! انسان وقتی به چیزی «عادت» کرد آموزشپذیری، مشارکتطلبی و حتی قانون پذیریاش رو به کاهش میگذارد! برای مبارزه با «عادت» باید دانشمندان «علوم اجتماعی» پا وسط بگذارند، چه دولت بخواهد چه نخواهد! که صد البته بر دولت و بویژه وزارتهای بهداشت و کشور واجب عینی است تا به سراغ این عزیزان برود و دعوت کند برای رفع این نقیصه بزرگ، «مسئولیت اجتماعی» خود را رو کنند. همانطور که دانشمندان علم پزشکی شبانهروز در تلاشند تا واکسن و داروی ضد کرونا بسازند، باید دانشمندان علوم اجتماعی کشورمان را به گرمی برای تولید «واکسن و داروی ضد عادت اجتماعی» پذیرا باشیم.
رک و پوستکنده اعتراف میکنم، نهایت توانایی طب پیشگیری و درمان همیناست که در سراسر دنیا و از جمله کشورمان شاهدیم. ادامه راه اگر فقط دست متولیان سلامت باشد، مسیر چیزی شبیه همین است که تا بهحال ملاحظه کردهاید. متولیان سلامت با علم، ایثار، ازخودگذشتگی و مدیریت امتحان خود را پسدادهاند. نه در ایران که در جهان ورق سلامت چیزی شبیه همدیگر است. در ایران ما فقط از واردات واکسن و پیشخرید بموقع آن عقبیم وگرنه در همه چیز عقب که نیفتادیم هیچ، پیش هم هستیم.
بهجرأت میگویم کادر درمان در آغاز پیک چهارم هنوز «عادتزده» نشده است. از زمانی باید هراسید که «عادت» سراغ کادر درمان نیز بیاید.نمونه بارز «عادت»، سیاست شل و سفت کردن مبارزه با کروناست! بهجای آنکه آخرین مرحله کشتی با کرونا را محکمتر عمل کنیم ناگهان «معمولی» شده و در رسانهها میگوییم اکثر نقاط کشور زرد و آبی است و عملاً و قانوناً نمیتوانیم ملت را از سفر منع کنیم! نتیجه میشود افزایش ۶۰ درصدی مسافرت در نوروز ۱۴۰۰، سفرهایی که صدای آهنگش از چند روز دیگر مغموممان خواهد کرد. «عادت» باعث میشود کسانی هم که به دقت دستورالعملها را رعایت کردهاند خطا کنند. «عادت» به کمک سادهانگاری میآید تا آنجا که به جای پذیرش این جمله که نقش انتقال کرونا از سطوح بسیار کمتر از هوا، مراودات و دورهمیهاست، میخواند کرونا از سطوح منتقل نمیشود! یا بهجای این جمله که ماسک زدن همچنان شاهکلید کنترل کروناست، میخواند که در ماسکها رشتههای متحرکی هستند که معلوم نیست چه بر سر آدم میآورد و او را در زدن ماسک سست میکند! «عادت» کاری میکند که در نوروز ۱۴۰۰ در اغلب شبکههای تلویزیونی مسابقات و جنگهایی برگزار شود که به کرات و مرات نه تنها ماسک نمیزنند که در فاصله نزدیک، بدون ماسک با هم با صدای بلند گفتوگو و مراوده میکنند، قهقهه میزنند و ویروس را به چرخش وا میدارند.
القصه، «عادت» به نابودی و بیماری همه ما را درنوردیده و تنها راهش خرق عادت است. از دانشمندان علوم اجتماعی و جامعهنگر فروتنانه میخواهم مشقهای چندساله خود را به عمل، کاری و مؤثر سازند تا ما از «عادت» خارج شده جامعهای سالمتر داشته باشیم.
کارشناسان، فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس در گفت و گو با «ایران» تأکید کردند
فرصت ملی همکاری با چین گرفتار دعواهای جناحی نشود
همراه با یادداشت هایی از محمدرضا تابش، اکبر ترکان، حسین کنعانیمقدم، بهرام امیراحمدیان ، محمد باقری بنابی، مهدی طغیانی
نسبت به سوانح مسئولیت شناستر شدهایم یا بیتفاوتتر؟
ببین و سر برنگردان
جنازه مقتول از بیخ گوش مردی که روی صندلی پیادهرو نشسته بود از پارک فرهنگ به آمبولانس منتقل میشد. مرد آرام پک عمیقی به سیگارش زد و هیچ چیزی باعث نشد سربرگرداند یا واکنشی نشان دهد.
تجربه موفق همکاری با چین
اکبر ترکان
عضو مرکزی حزب اعتدال و توسعه
شاید جزو اولین افرادی بوده باشم که کار با چین را آغاز کردم. همکاریمان در حوزه صنایع نظامی از سال 1364 که مدیریت سازمان صنایع دفاعی کشور را برعهده داشتم آغاز شد و بعد در چهار سال مسئولیتم به عنوان وزیر دفاع ادامه یافت. در دوره اول قراردادهای خرید موشکهای هوا به زمین و سیستم دفاعی زمین به هوا منعقد شد و بعد همکاریهای پیشرفتهتر در خرید موشکهای زمین به هوا و موشکهای سطح به سطح و همین طور هواپیماهای اف7 انجام شد. در همه این قراردادها دو طرف از همکاری با هم راضی بودند. البته سختیهایی هم وجود داشت از جمله اینکه آنها با تهیه مدارک به روشی که ما پیروی میکردیم، آشنا نبودند. پس خودمان در تهیه مدارک فنی و تحلیل نقشهها کمک کردیم. آن همکاریها منجر به انتقال تکنولوژی شد. چین مدارک فنی موشکهای خریداری شده از سوی ما از جمله موشکهای سی 801 ، سی 802 و اف ام 80 را در اختیارمان گذاشت. همچنین تکنولوژی تولید لامپهای راداری را ما از چینیها اخذ کردیم.
در مسئولیتهای بعدیم نیز همکاری با چین را ادامه دادم. یکی از آن پروژهها قرارداد همکاری یک میلیارد و 100 میلیون دلاری تأسیس آلومینیوم جنوب بود که حالا این کارخانه در لامرد استان فارس کار میکند. با اتکا به این تجربیات باید بگویم که همکاریهای بلندمدت با چین و از جمله توافقنامه همکاری 25 ساله را مثبت ارزیابی میکنم و بسیار امیدوارم که انعقاد این توافقنامه فشارهای ظالمانه ایالات متحده علیه ما را کاهش دهد.
در پاسخ به بخشی از جامعه نیز که در مواجهه با شایعات و اینکه گفته میشود «جزیره کیش را فروختند» نگران شدهاند، ضمن تأکید بر اینکه این شایعات صحت ندارند، باید بگویم در موافقتنامه چنین چیزهایی اصلاً وجود ندارد. این موافقتنامه یک چارچوب همکاری است که پس از انعقاد آن باید مورد به مورد دستگاه تخصصی ذیربط بنشیند و با دستگاه تخصصی طرف مقابل مذاکره کنند و قرارداد ببندد. این سند تنها یک نقشه راه است برای همه همکاریهایی که در آینده انجام خواهد شد و حتماً طرفین در آن همکاریها منافع ملی و ملاحظات خود را مد نظر قرار خواهند داد. قراردادهای تجاری هم چنان که میدانیم اگر بین شرکتها باشند نیاز به تصویب مجلس ندارد، اما اگر قراردادی بین دو دولت مطرح شود بی گمان نیاز به رأی و تصویب مجلس دارد و باید در قالب لایحه به مجلس تقدیم شود. بنابراین هیچ یک از قراردادهای میان ایران و چین در قالب این توافق همکاری از پیشگاه مردم پنهان نخواهد ماند.
عضو مرکزی حزب اعتدال و توسعه
شاید جزو اولین افرادی بوده باشم که کار با چین را آغاز کردم. همکاریمان در حوزه صنایع نظامی از سال 1364 که مدیریت سازمان صنایع دفاعی کشور را برعهده داشتم آغاز شد و بعد در چهار سال مسئولیتم به عنوان وزیر دفاع ادامه یافت. در دوره اول قراردادهای خرید موشکهای هوا به زمین و سیستم دفاعی زمین به هوا منعقد شد و بعد همکاریهای پیشرفتهتر در خرید موشکهای زمین به هوا و موشکهای سطح به سطح و همین طور هواپیماهای اف7 انجام شد. در همه این قراردادها دو طرف از همکاری با هم راضی بودند. البته سختیهایی هم وجود داشت از جمله اینکه آنها با تهیه مدارک به روشی که ما پیروی میکردیم، آشنا نبودند. پس خودمان در تهیه مدارک فنی و تحلیل نقشهها کمک کردیم. آن همکاریها منجر به انتقال تکنولوژی شد. چین مدارک فنی موشکهای خریداری شده از سوی ما از جمله موشکهای سی 801 ، سی 802 و اف ام 80 را در اختیارمان گذاشت. همچنین تکنولوژی تولید لامپهای راداری را ما از چینیها اخذ کردیم.
در مسئولیتهای بعدیم نیز همکاری با چین را ادامه دادم. یکی از آن پروژهها قرارداد همکاری یک میلیارد و 100 میلیون دلاری تأسیس آلومینیوم جنوب بود که حالا این کارخانه در لامرد استان فارس کار میکند. با اتکا به این تجربیات باید بگویم که همکاریهای بلندمدت با چین و از جمله توافقنامه همکاری 25 ساله را مثبت ارزیابی میکنم و بسیار امیدوارم که انعقاد این توافقنامه فشارهای ظالمانه ایالات متحده علیه ما را کاهش دهد.
در پاسخ به بخشی از جامعه نیز که در مواجهه با شایعات و اینکه گفته میشود «جزیره کیش را فروختند» نگران شدهاند، ضمن تأکید بر اینکه این شایعات صحت ندارند، باید بگویم در موافقتنامه چنین چیزهایی اصلاً وجود ندارد. این موافقتنامه یک چارچوب همکاری است که پس از انعقاد آن باید مورد به مورد دستگاه تخصصی ذیربط بنشیند و با دستگاه تخصصی طرف مقابل مذاکره کنند و قرارداد ببندد. این سند تنها یک نقشه راه است برای همه همکاریهایی که در آینده انجام خواهد شد و حتماً طرفین در آن همکاریها منافع ملی و ملاحظات خود را مد نظر قرار خواهند داد. قراردادهای تجاری هم چنان که میدانیم اگر بین شرکتها باشند نیاز به تصویب مجلس ندارد، اما اگر قراردادی بین دو دولت مطرح شود بی گمان نیاز به رأی و تصویب مجلس دارد و باید در قالب لایحه به مجلس تقدیم شود. بنابراین هیچ یک از قراردادهای میان ایران و چین در قالب این توافق همکاری از پیشگاه مردم پنهان نخواهد ماند.
بررسی الگوی مصرف در دوگانه جامعه و اقتصاد
میثم موسایی
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
برای بررسی نقش فرهنگ در الگوی مصرف جامعه و پاسخ به این پرسش که آیا چالشهای فعلی که در رابطه با مصرف وجود دارد ناشی از الگوی فرهنگی ماست یا به متغیرهای اقتصادی مربوط میشود باید گفت مصرف همواره در همه اقتصادها دارای اهمیت بالایی است، گویی که تشویق به عدم مصرف به عنوان مقدمه و پیش نیاز پس انداز و سرمایهگذاری و توسعه و رشد کشورها مطرح بوده است.
موضوعی که حداقل در نوشتههای صاحب نظران غربی و اقتصاددانان بزرگ مشاهده میشود. به عنوان مثال «آدام اسمیت» به عنوان پدر علم اقتصاد در حدود بیش از دو قرن قبل ثروت جامعه را به عنوان عامل قدرت جوامع معرفی کرد. او به دنبال ارائه نظریهای برای ایجاد ثروت در کشورها بود. یکی از پایههای اصلی نظریه اسمیت امساک و خودداری از مصرف در زمان حال و پسانداز کردن و نهایتاً پسانداز را سرمایهگذاری کردن تشکیل میداد.
همچنین در قرن 19 با یک تغییر پارادایم مواجه میشویم. به این معنا که اگر در قرن قبل بر امساک تأکید میشد در قرن 19 «کینز» نشان داد آنچه میتواند اقتصاد را از رکود خارج کند تکیه بر متغیر مصرف است که باید آن را تشویق کرد و نشان داد که مصرف به صورت تکاثری بر تولید ناخالص ملی اثر دارد. با این توضیح که اگر در جامعهای 80 درصد درآمد مردم مصرف شود با افزایش هر یک واحد مصرف در بلند مدت 5 واحد به تولید ناخالص ملی اضافه میشود و این را به عنوان اثرتکاثری مصرف نشان داد. موضوعی که به عنوان یک تحول بزرگ مورد توجه قرار گرفت. هم گزاره اول و هم دوم مبتنی بر شرایطی است که اگر درست فهم نشود آثار متفاوتی برای جوامع مختلف در پی دارد.
علاوه بر این تشویق به مصرف در دنیای غرب در ابتدای قرن 20 به معنای تشویق به مصرف کالاهای ساخت غرب و ایجاد اشتغال و در نتیجه رونق اقتصادی و کمک به توسعه آن جوامع بوده است چون محصولات آنها در آن شرایط رقیبی نداشته است و افزایش مصرف منجر به افزایش تولید میشد اما بررسی همین عنصر در جامعهای مانند ایران اگر تشویق و به اجرا گذاشته شود با توجه به اینکه الگوی مصرف ما مبتنی بر تولید نیست معمولاً تشویق مصرف به مصرف کالاهای لوکس که اغلب وارداتی هستند دامن میزند.
بنابراین در اینجا افزایش مصرف باعث ایجاد شغل و البته رشد اقتصادی برای کشورهایی مثل چین، ترکیه، کره ، هند و... است که کالاهایشان در کشور ما استفاده میشود. در داخل هم به معنای از دست دادن شغل کارگر ایرانی و کاهش تولید داخلی است.بنابراین عناصر فرهنگی در هر جامعهای میتواند آثار اقتصادی و اجتماعی متفاوتی بر جای بگذارد.
هر جامعهای نیازمند الگوی مصرف متفاوتی است که دارای سه رکن اصلی است: سطح مصرف، ترکیب کالاهای مصرفی و چگونگی و نحوه مصرف کالاها و خدمات. در سطح مصرف منظور بخشی از درآمد خانوار یا جامعه است که به آن مخارج مصرفی گفته میشود و صرف خرید کالاها و خدمات مصرفی میشود. سطح مصرف در جامعه افزون بر آنکه متأثر از فرهنگ است میتواند تابعی از درآمد حال و متوسط جامعه نیز باشد.
مؤلفه دوم به عنوان ترکیب کالاهای مصرفی به وزن هر یک از کالاها در سبد مصرفی خانوار و بنگاهها و دولتها اشاره دارد. به طور قطع سهم مصرف کالاها متفاوت است. تحلیل این متغیر هم میتواند در رشد و توسعه کشورها و تعمیق بخشیدن بر رکود و بیکاری نقش داشته باشد. دو عامل قیمتهای نسبی و ارزشها و هنجارهای فرهنگی در ترکیب مصرف نقش مهمی ایفا میکنند.
در سطح کلان نیز فرهنگ از جهات مختلفی نقش تعیین کنندهای بر مصرف دارد. همچنین مصرف خانوارها در سطح کلان از مصرف خانوارها در سطح خرد نشأت میگیرد. ارزشهای اخلاقی در جوامع بر میزان و سطح مصرف اثر میگذارد. پس لزوم هدایت و کنترل هنجارهای پذیرفته شده جامعه برای رعایت مصرف متناسب سرچشمه فرهنگی دارد و از ارزشهای اساسی جامعه گرفته شده و اثرپذیری الگوی کلان را روشن میکند.
اما در رابطه با مؤلفه سوم که در جامعه ما بیش از گذشته مهم شمرده میشود، نحوه مصرف است که به کارکرد مصرف در دنیای معاصر ارتباط دارد. در واقع مصرف دیگر روشی برای رفع نیازهای اساسی نیست بلکه به عنوان ابزاری برای نشان دادن سبک زندگی مطرح است. افراد نیز مصرف خود را به نمایش میگذارند تا نشان دهند به کدام طبقه تعلق دارند و اینجاست که مفهوم مصرف نمادین مطرح میشود. این بخش از مصرف کاملاً جنبه فرهنگی دارد و میتوان آن را پدیدهای فرهنگی دانست.
الگوی مصرف هر جامعه بخشی از فعالیتهای اقتصادی آن جامعه شمرده میشود. در حقیقت فرهنگ و اقتصاد دارای خاستگاه یگانهای به نام جامعه هستند. جامعه هم به عنوان یک نظام اجتماعی که دارای عناصر مرتبط با هم است شدیداً از فرهنگ جامعه متأثر میشود. به عبارت دیگر الگوی مصرف هر جامعه ارتباط نزدیکی با هنجارها و ارزشهای پذیرفته شده در آن جامعه دارد.
نکات دیگری هم در رابطه با فرهنگ وجود دارد که میتوان به صورت موجز به آنها پرداخت. به عنوان مثال تشویق مردم به مصرف کالاهای داخلی موضوع مهمی است. امروزه میبینیم بسیاری از بنگاههای خرد با رکود عجیبی مواجه هستند. در این شرایط باید مردم را به مصرف کالاهای ساخت داخل تشویق کرد. یا در وجه دیگری از موضوع ، مصرف خیلی از کالاها بیش از حد ضروری است که برای سلامت افراد مضر است مثل نمک ، شکر و مصرف برخی کالاها کمتر از حد استاندارد است مثل لبنیات و ماهی بنابراین باید مصرف این کالاها در سبد خرید خانوار متعادل شود.در پایان نیز باید بر این نکته تأکید کرد که احیای نهاد انفاق در جامعه از مقولاتی است که میتواند در وجوه فرهنگی مصرف و مدیریت آن مؤثر واقع شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
برای بررسی نقش فرهنگ در الگوی مصرف جامعه و پاسخ به این پرسش که آیا چالشهای فعلی که در رابطه با مصرف وجود دارد ناشی از الگوی فرهنگی ماست یا به متغیرهای اقتصادی مربوط میشود باید گفت مصرف همواره در همه اقتصادها دارای اهمیت بالایی است، گویی که تشویق به عدم مصرف به عنوان مقدمه و پیش نیاز پس انداز و سرمایهگذاری و توسعه و رشد کشورها مطرح بوده است.
موضوعی که حداقل در نوشتههای صاحب نظران غربی و اقتصاددانان بزرگ مشاهده میشود. به عنوان مثال «آدام اسمیت» به عنوان پدر علم اقتصاد در حدود بیش از دو قرن قبل ثروت جامعه را به عنوان عامل قدرت جوامع معرفی کرد. او به دنبال ارائه نظریهای برای ایجاد ثروت در کشورها بود. یکی از پایههای اصلی نظریه اسمیت امساک و خودداری از مصرف در زمان حال و پسانداز کردن و نهایتاً پسانداز را سرمایهگذاری کردن تشکیل میداد.
همچنین در قرن 19 با یک تغییر پارادایم مواجه میشویم. به این معنا که اگر در قرن قبل بر امساک تأکید میشد در قرن 19 «کینز» نشان داد آنچه میتواند اقتصاد را از رکود خارج کند تکیه بر متغیر مصرف است که باید آن را تشویق کرد و نشان داد که مصرف به صورت تکاثری بر تولید ناخالص ملی اثر دارد. با این توضیح که اگر در جامعهای 80 درصد درآمد مردم مصرف شود با افزایش هر یک واحد مصرف در بلند مدت 5 واحد به تولید ناخالص ملی اضافه میشود و این را به عنوان اثرتکاثری مصرف نشان داد. موضوعی که به عنوان یک تحول بزرگ مورد توجه قرار گرفت. هم گزاره اول و هم دوم مبتنی بر شرایطی است که اگر درست فهم نشود آثار متفاوتی برای جوامع مختلف در پی دارد.
علاوه بر این تشویق به مصرف در دنیای غرب در ابتدای قرن 20 به معنای تشویق به مصرف کالاهای ساخت غرب و ایجاد اشتغال و در نتیجه رونق اقتصادی و کمک به توسعه آن جوامع بوده است چون محصولات آنها در آن شرایط رقیبی نداشته است و افزایش مصرف منجر به افزایش تولید میشد اما بررسی همین عنصر در جامعهای مانند ایران اگر تشویق و به اجرا گذاشته شود با توجه به اینکه الگوی مصرف ما مبتنی بر تولید نیست معمولاً تشویق مصرف به مصرف کالاهای لوکس که اغلب وارداتی هستند دامن میزند.
بنابراین در اینجا افزایش مصرف باعث ایجاد شغل و البته رشد اقتصادی برای کشورهایی مثل چین، ترکیه، کره ، هند و... است که کالاهایشان در کشور ما استفاده میشود. در داخل هم به معنای از دست دادن شغل کارگر ایرانی و کاهش تولید داخلی است.بنابراین عناصر فرهنگی در هر جامعهای میتواند آثار اقتصادی و اجتماعی متفاوتی بر جای بگذارد.
هر جامعهای نیازمند الگوی مصرف متفاوتی است که دارای سه رکن اصلی است: سطح مصرف، ترکیب کالاهای مصرفی و چگونگی و نحوه مصرف کالاها و خدمات. در سطح مصرف منظور بخشی از درآمد خانوار یا جامعه است که به آن مخارج مصرفی گفته میشود و صرف خرید کالاها و خدمات مصرفی میشود. سطح مصرف در جامعه افزون بر آنکه متأثر از فرهنگ است میتواند تابعی از درآمد حال و متوسط جامعه نیز باشد.
مؤلفه دوم به عنوان ترکیب کالاهای مصرفی به وزن هر یک از کالاها در سبد مصرفی خانوار و بنگاهها و دولتها اشاره دارد. به طور قطع سهم مصرف کالاها متفاوت است. تحلیل این متغیر هم میتواند در رشد و توسعه کشورها و تعمیق بخشیدن بر رکود و بیکاری نقش داشته باشد. دو عامل قیمتهای نسبی و ارزشها و هنجارهای فرهنگی در ترکیب مصرف نقش مهمی ایفا میکنند.
در سطح کلان نیز فرهنگ از جهات مختلفی نقش تعیین کنندهای بر مصرف دارد. همچنین مصرف خانوارها در سطح کلان از مصرف خانوارها در سطح خرد نشأت میگیرد. ارزشهای اخلاقی در جوامع بر میزان و سطح مصرف اثر میگذارد. پس لزوم هدایت و کنترل هنجارهای پذیرفته شده جامعه برای رعایت مصرف متناسب سرچشمه فرهنگی دارد و از ارزشهای اساسی جامعه گرفته شده و اثرپذیری الگوی کلان را روشن میکند.
اما در رابطه با مؤلفه سوم که در جامعه ما بیش از گذشته مهم شمرده میشود، نحوه مصرف است که به کارکرد مصرف در دنیای معاصر ارتباط دارد. در واقع مصرف دیگر روشی برای رفع نیازهای اساسی نیست بلکه به عنوان ابزاری برای نشان دادن سبک زندگی مطرح است. افراد نیز مصرف خود را به نمایش میگذارند تا نشان دهند به کدام طبقه تعلق دارند و اینجاست که مفهوم مصرف نمادین مطرح میشود. این بخش از مصرف کاملاً جنبه فرهنگی دارد و میتوان آن را پدیدهای فرهنگی دانست.
الگوی مصرف هر جامعه بخشی از فعالیتهای اقتصادی آن جامعه شمرده میشود. در حقیقت فرهنگ و اقتصاد دارای خاستگاه یگانهای به نام جامعه هستند. جامعه هم به عنوان یک نظام اجتماعی که دارای عناصر مرتبط با هم است شدیداً از فرهنگ جامعه متأثر میشود. به عبارت دیگر الگوی مصرف هر جامعه ارتباط نزدیکی با هنجارها و ارزشهای پذیرفته شده در آن جامعه دارد.
نکات دیگری هم در رابطه با فرهنگ وجود دارد که میتوان به صورت موجز به آنها پرداخت. به عنوان مثال تشویق مردم به مصرف کالاهای داخلی موضوع مهمی است. امروزه میبینیم بسیاری از بنگاههای خرد با رکود عجیبی مواجه هستند. در این شرایط باید مردم را به مصرف کالاهای ساخت داخل تشویق کرد. یا در وجه دیگری از موضوع ، مصرف خیلی از کالاها بیش از حد ضروری است که برای سلامت افراد مضر است مثل نمک ، شکر و مصرف برخی کالاها کمتر از حد استاندارد است مثل لبنیات و ماهی بنابراین باید مصرف این کالاها در سبد خرید خانوار متعادل شود.در پایان نیز باید بر این نکته تأکید کرد که احیای نهاد انفاق در جامعه از مقولاتی است که میتواند در وجوه فرهنگی مصرف و مدیریت آن مؤثر واقع شود.
چارهای جز در پیش گرفتن الگوی توسعه پایدار نداریم
مهدی قمشی
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
بدون اغراق باید پذیرفت که آب تنها منبع طبیعی است که حیات کره خاکی به آن وابسته است و محدودیت آن اختلالاتی جدی در زندگی بشر ایجاد میکند. متأسفانه با وجود اینکه دو سوم کره خاکی را آب پوشانده اما تقریباً 97 درصد آن همراه با املاح نمکی شور است و استفاده از آن با فرآیندهای ساده امکان پذیر نیست و از 3 درصد باقی مانده نیز دو سوم آن در یخچالهای قطبی محبوس مانده است و حیات تمام مخلوقات زمین به مابقی آب که بهصورت نزولات آسمانی سالانه در اختیار قرار میگیرد و حجم حدودی آن 35 هزار میلیارد مترمکعب بوده، وابسته است. این مقدار آب را آب شیرین تجدید پذیر سالانه گویند.
اکنون که به سال 1400 رسیدهایم و سده چهاردهم را ترک و به سده پانزدهم هجری شمسی پا میگذاریم، داشتن چشماندازی از آینده آب در کشورمان برای مدیریت پیش رو در این بخش و یافتن راه حلها برای غلبه بر مشکلات احتمالی میتواند مفید باشد. در پیش نیاز ورود به بحث اصلی باید به مؤلفههایی که مقدار و مصرف آب را تحت تأثیر قرار میدهند اشاره شود تا خوانندگان علاوه بر بحث اصلی با مبانی تأثیرگذار بر وضعیت آب نیز آشنا شوند.
نخستین و مهمترین مؤلفه تأثیرگذار بر وضعیت آب، جمعیت است. نکاتی که باید در این خصوص بدانیم این است که اکنون جمعیت کره زمین 7/7 میلیارد نفر است که نسبت به 50 سال گذشته 2 برابر شده در صورتی که در 100 سال پیش این جمعیت 9/1 میلیارد نفر بوده است. برای 100سال آینده پیشبینی شده است که جمعیت کره زمین به 11 میلیارد نفر افزایش یابد. بیشترین جمعیت کره زمین در آسیا و در 2 کشور چین و هند متمرکز شدهاند. نرخ رشد جمعیت جهان در 100سال گذشته 4/1 درصد بوده که اکنون به 9/0 درصد تقلیل یافته است.
و اما در مورد کشورمان ایران، جمعیت ایران در نخستین سرشماری انجام شده در سال 1335 حدود 19 میلیون نفر بوده که اگر نرخ رشد همان سالها (یعنی 3 درصد) را برای گذشته تعمیم دهیم، چنین نتیجه میشود که در سال 1300 جمعیت کشور حدود 7 میلیون نفر بوده است.
دومین مؤلفه مؤثر بر وضعیت آب، مقدار آب شیرین تجدیدپذیر سالانه است. گرچه به طور متوسط مقدار آب موجود تجدیدپذیر جهان وضعیت رضایت بخشی دارد اما توزیع غیریکنواخت آن در قارهها و کشورهای مختلف باعث شده که در حال حاضر بین 30 تا 40 درصد جمعیت کره زمین که اغلب آنها در خاورمیانه قرار دارند دچار تنش آبی شدید شوند که متأسفانه کشور ما نیز در سالهای اخیر به این جرگه پیوسته است.
بر اساس آنچه که در شکل زیر ملاحظه میکنید، مقدار سرانه آب تجدیدپذیر (نسبت متوسط آب تجدیدپذیر سالانه به جمعیت کشور) کشورمان که در ابتدای قرن چهاردهم هجری شمسی (سال 1300) حدود 19هزار و 500 مترمکعب بوده از سال 1385 به زیر حد پذیرفته شده تنش آبی (که بر اساس شاخص فالکن مارک 1700 مترمکعب است و در شکل با رنگ قرمز نشان داده شده) کاهش یافته و اکنون به حدود یکهزار و 200 مترمکعب تقلیل یافته که ما را به حد تنش شدید آبی نزدیک کرده است.
سومین مؤلفه، بهرهوری آب است که خود میتواند از جوانب مختلف فیزیکی، اقتصادی و اشتغال مورد بررسی قرار گیرد. اما در این مختصر میتوان گفت که متوسط بهرهوری اقتصادی آب در جهان به ازای هر مترمکعب آب مصرفی حدود 9 دلار بوده و در کشورمان در حال حاضر 6/1 دلار است که با متوسط جهانی فاصله بسیاری دارد. دلیل عمده این بهرهوری پایین راندمان پایین مصرف آب در بخش کشاورزی و محل مصرف آب است که در کشورمان بخش کشاورزی غالب بوده و صنعت سهم بسیار کمی از آب را به خود اختصاص داده است.
چهارمین مؤلفه، تغییر اقلیم است که در جهان اثرات متفاوتی را سبب شده است. متأسفانه این موضوع در خاورمیانه بیشترین تأثیر را بر نزولات آسمانی داشته و سبب شده است که مقدار متوسط آب تجدیدپذیر کشورمان از 137 میلیارد مترمکعب، در سالهای اخیر به 100 میلیارد مترمکعب تقلیل یابد.
حال با این نگرش کلی به سراغ چشمانداز آینده یعنی قرن پانزدهم برویم و ببینیم وضعیت منابع آب تجدیدپذیر در سده پیش رو چگونه است؟
نخستین مسأله اثر جمعیت است. در جهان علاوه بر افزایش جمعیت به 11 میلیارد نفر این نکته نیز مهم است که قشر متوسط جمعیت جهان از 2 میلیارد نفر فعلی به حدود 8 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت و همین سبب رشد استفاده از آب خواهد شد.
برای آینده کشورمان با مطالعاتی که جمعیت شناسان داشتهاند، جمعیت در سناریوهای مختلف تا سال 1430 افزایشی است و جمعیت در آن سال به حدود 100 تا 110 میلیون نفر خواهد رسید و بعد از آن کاهشی خواهد بود و در انتهای 100 سال آینده این روند نزولی، جمعیت را به حدود 80 میلیون نفر تقلیل خواهد داد. در این پروسه ترکیب جمعیتی به سمت افزایش سالمندان پیش خواهد رفت و شاخص سالخوردگی از 10 درصد فعلی به 47 درصد افزایش مییابد و علاوه بر این سطح زندگی اغلب جمعیت کشور به سمت قشر متوسط اقتصادی سوق مییابد. لذا بهطور کلی مصرف آب در قرن پیش رو و بخصوص تا نیمههای قرن بشدت افزایشی خواهد بود و شاخص تنش آبی در کشورمان از وضعیت کنونی نیز بسیار بدتر خواهد شد. دومین مسأله، آب تجدیدپذیر است. در سطح جهانی میزان استفاده از آبهای تجدیدپذیر هم اکنون 15درصد است. در 100سال آینده تغذیه جمعیت 11 میلیارد نفری جهان، نیازمند افزایش 60 درصدی تولیدات کشاورزی است و تولید این مقدار محصول استفاده از آبهای تجدیدپذیر جهان را 20 درصد افزایش خواهد داد بنابراین به طور متوسط استفاده از آبهای تجدیدپذیر جهان به 35 درصد خواهد رسید و از نظر شاخص آسیبپذیری منابع آب (نسبت سالانه مصرف آب به کل آب تجدیدپذیر سالانه) مشکل جدی رخ نخواهد داد (تا 40 درصد قابل تحمل در نظر گرفته میشود).
علاوه بر این، افزایش جمعیت در جهان نیاز صنعت به آب در 100سال آینده را 500 درصد افزایش خواهد داد. این تغییرات سبب آن میشود که وضعیت کشورهای با تنش آبی، از 30 تا 40 درصد تنش فعلی به 60 تا 70 درصد افزایش یابند. به نظر میرسد حتی امیدهای چیره شدن بر مشکلات تغییر اقلیم در 50 سال آینده نمیتواند تغییر زیادی در این چشمانداز ایجاد کند.
اما در کشورمان با توجه به منحنی نشان داده شده در شکل بالا، سرانه آب تجدیدپذیر در تمام مدت قرن پیش رو بحرانی بلکه فوق بحرانی خواهد بود و شاخص آسیبپذیری منابع آب هم که اکنون حدود 90 درصد است اجازه بهرهبرداری بیشتر از آب را نخواهد داد بنابراین در صورت اهمال در مدیریت علمی و سختگیرانه بر مدیریت منابع آب، بیم آن میرود که کشمکش بر تصاحب سهم بیشتر از آب تجدیدپذیر بین استانهای درون حوضههای آبخیز و همین طور بین حوضههای فقیر و غنی از نظر منابع آب گسترش چشمگیر یابد.
سومین مسأله، بهرهوری آب است. با نگاه مثبت به پیشرفت تکنولوژی در قرن پیش رو باید بتوان بهرهوری آب را به شکل قابل ملاحظهای افزایش داد. سوق دادن برخی تولیدات گیاهی به کشتهای گلخانهای و بالا بردن کشتهای مکانیزه و نوین، امید به بهبود بهرهوری را افزایش خواهد داد اما جذب نیروی کار در بخش کشاورزی را کاهش خواهد داد لذا فشار ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی بسیار محدود خواهد شد و سایر بخشها از جمله صنعت باید بتوانند نیروی طالب کار را جذب کنند.
چهارمین مسأله، مشکلات زیستمحیطی است. از آنجا که فشار بر استفاده از آب افزایش مییابد، احتمال خشکسالیهای مصنوعی و انسان ساخته بیشتر خواهد شد و نخستین جایی که صدمه این وضعیت را باید تجربه کند محیطزیست است و تالابها و رودخانهها و آبخوانها مشکلات زیستمحیطی فراوانی را متحمل خواهند شد. شیرینسازی آب دریا از خلیج فارس و دریای عمان توسعه بسیار مییابد و پروسه شیرینسازی سبب ایجاد مشکلات زیستمحیطی در خلیج فارس و دریای عمان میشود.
باید اضافه شود که طی قرن پیش رو خطر پُرشدن از رسوب اکثر سدهای فعلی کشور را تهدید خواهد کرد و اگر مدیریت رسوب در آنها جدی گرفته نشود به اصطلاح عمرشان به سر خواهد رسید و سدهای جایگزین دیگری برای ذخیره سیلابها سر بر خواهند آورد.
خلاصه کلام اینکه در قرن پانزدهم هجری شمسی از هر منظری به مسأله آب بنگریم کشورمان با مشکل جدی روبه رو خواهد بود و این کشور کهن اگر بتواند از این گردنه تاریخی به سلامت و با کمترین صدمه عبور کند، انشاءالله بقیه راه برایش هموار خواهد بود.
مهمترین راهکار غلبه بر این مشکل در قرن پانزدهم، در پیش گرفتن اصول توسعه پایدار است و در درجه بعدی توقف بخش سنتی کشاورزی و تغییر آن به کشاورزی نوین با بهرهوری و راندمان بالا و هدایت توسعه صنعتی به مناطق برخوردار از آب یا استفاده از آبهای غیرمتعارف برای مصرف در این بخش است و آخرین نکته مدیریت صحیح و علمی بر منابع آب و با تأکید بر توسعه پایدار است که با پرورش نیروهای متخصص و متعهد میسر میشود.
همه راهکارهای برشمرده فوق، تنها با کمک توان متخصصان داخلی و بالا بردن آگاهی آحاد جمعیت و افزایش فرهنگ عمومی استفاده صحیح از آب و تعامل تنگاتنگ با جامعه جهانی میسر است و امید است که این مقصود حاصل شود.
نیم نگاه
مهمترین راهکار غلبه بر بحران آب در قرن پانزدهم، در پیش گرفتن اصول توسعه پایدار است و در درجه بعدی توقف بخش سنتی کشاورزی و تغییر آن به کشاورزی نوین با بهره وری و راندمان بالا و هدایت توسعه صنعتی به مناطق برخوردار از آب یا استفاده از آب های غیرمتعارف برای مصرف در این بخش است و آخرین نکته مدیریت صحیح و علمی بر منابع آب و با تأکید بر توسعه پایدار است که با پرورش نیروهای متخصص و متعهد میسر می شود
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
بدون اغراق باید پذیرفت که آب تنها منبع طبیعی است که حیات کره خاکی به آن وابسته است و محدودیت آن اختلالاتی جدی در زندگی بشر ایجاد میکند. متأسفانه با وجود اینکه دو سوم کره خاکی را آب پوشانده اما تقریباً 97 درصد آن همراه با املاح نمکی شور است و استفاده از آن با فرآیندهای ساده امکان پذیر نیست و از 3 درصد باقی مانده نیز دو سوم آن در یخچالهای قطبی محبوس مانده است و حیات تمام مخلوقات زمین به مابقی آب که بهصورت نزولات آسمانی سالانه در اختیار قرار میگیرد و حجم حدودی آن 35 هزار میلیارد مترمکعب بوده، وابسته است. این مقدار آب را آب شیرین تجدید پذیر سالانه گویند.
اکنون که به سال 1400 رسیدهایم و سده چهاردهم را ترک و به سده پانزدهم هجری شمسی پا میگذاریم، داشتن چشماندازی از آینده آب در کشورمان برای مدیریت پیش رو در این بخش و یافتن راه حلها برای غلبه بر مشکلات احتمالی میتواند مفید باشد. در پیش نیاز ورود به بحث اصلی باید به مؤلفههایی که مقدار و مصرف آب را تحت تأثیر قرار میدهند اشاره شود تا خوانندگان علاوه بر بحث اصلی با مبانی تأثیرگذار بر وضعیت آب نیز آشنا شوند.
نخستین و مهمترین مؤلفه تأثیرگذار بر وضعیت آب، جمعیت است. نکاتی که باید در این خصوص بدانیم این است که اکنون جمعیت کره زمین 7/7 میلیارد نفر است که نسبت به 50 سال گذشته 2 برابر شده در صورتی که در 100 سال پیش این جمعیت 9/1 میلیارد نفر بوده است. برای 100سال آینده پیشبینی شده است که جمعیت کره زمین به 11 میلیارد نفر افزایش یابد. بیشترین جمعیت کره زمین در آسیا و در 2 کشور چین و هند متمرکز شدهاند. نرخ رشد جمعیت جهان در 100سال گذشته 4/1 درصد بوده که اکنون به 9/0 درصد تقلیل یافته است.
و اما در مورد کشورمان ایران، جمعیت ایران در نخستین سرشماری انجام شده در سال 1335 حدود 19 میلیون نفر بوده که اگر نرخ رشد همان سالها (یعنی 3 درصد) را برای گذشته تعمیم دهیم، چنین نتیجه میشود که در سال 1300 جمعیت کشور حدود 7 میلیون نفر بوده است.
دومین مؤلفه مؤثر بر وضعیت آب، مقدار آب شیرین تجدیدپذیر سالانه است. گرچه به طور متوسط مقدار آب موجود تجدیدپذیر جهان وضعیت رضایت بخشی دارد اما توزیع غیریکنواخت آن در قارهها و کشورهای مختلف باعث شده که در حال حاضر بین 30 تا 40 درصد جمعیت کره زمین که اغلب آنها در خاورمیانه قرار دارند دچار تنش آبی شدید شوند که متأسفانه کشور ما نیز در سالهای اخیر به این جرگه پیوسته است.
بر اساس آنچه که در شکل زیر ملاحظه میکنید، مقدار سرانه آب تجدیدپذیر (نسبت متوسط آب تجدیدپذیر سالانه به جمعیت کشور) کشورمان که در ابتدای قرن چهاردهم هجری شمسی (سال 1300) حدود 19هزار و 500 مترمکعب بوده از سال 1385 به زیر حد پذیرفته شده تنش آبی (که بر اساس شاخص فالکن مارک 1700 مترمکعب است و در شکل با رنگ قرمز نشان داده شده) کاهش یافته و اکنون به حدود یکهزار و 200 مترمکعب تقلیل یافته که ما را به حد تنش شدید آبی نزدیک کرده است.
سومین مؤلفه، بهرهوری آب است که خود میتواند از جوانب مختلف فیزیکی، اقتصادی و اشتغال مورد بررسی قرار گیرد. اما در این مختصر میتوان گفت که متوسط بهرهوری اقتصادی آب در جهان به ازای هر مترمکعب آب مصرفی حدود 9 دلار بوده و در کشورمان در حال حاضر 6/1 دلار است که با متوسط جهانی فاصله بسیاری دارد. دلیل عمده این بهرهوری پایین راندمان پایین مصرف آب در بخش کشاورزی و محل مصرف آب است که در کشورمان بخش کشاورزی غالب بوده و صنعت سهم بسیار کمی از آب را به خود اختصاص داده است.
چهارمین مؤلفه، تغییر اقلیم است که در جهان اثرات متفاوتی را سبب شده است. متأسفانه این موضوع در خاورمیانه بیشترین تأثیر را بر نزولات آسمانی داشته و سبب شده است که مقدار متوسط آب تجدیدپذیر کشورمان از 137 میلیارد مترمکعب، در سالهای اخیر به 100 میلیارد مترمکعب تقلیل یابد.
حال با این نگرش کلی به سراغ چشمانداز آینده یعنی قرن پانزدهم برویم و ببینیم وضعیت منابع آب تجدیدپذیر در سده پیش رو چگونه است؟
نخستین مسأله اثر جمعیت است. در جهان علاوه بر افزایش جمعیت به 11 میلیارد نفر این نکته نیز مهم است که قشر متوسط جمعیت جهان از 2 میلیارد نفر فعلی به حدود 8 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت و همین سبب رشد استفاده از آب خواهد شد.
برای آینده کشورمان با مطالعاتی که جمعیت شناسان داشتهاند، جمعیت در سناریوهای مختلف تا سال 1430 افزایشی است و جمعیت در آن سال به حدود 100 تا 110 میلیون نفر خواهد رسید و بعد از آن کاهشی خواهد بود و در انتهای 100 سال آینده این روند نزولی، جمعیت را به حدود 80 میلیون نفر تقلیل خواهد داد. در این پروسه ترکیب جمعیتی به سمت افزایش سالمندان پیش خواهد رفت و شاخص سالخوردگی از 10 درصد فعلی به 47 درصد افزایش مییابد و علاوه بر این سطح زندگی اغلب جمعیت کشور به سمت قشر متوسط اقتصادی سوق مییابد. لذا بهطور کلی مصرف آب در قرن پیش رو و بخصوص تا نیمههای قرن بشدت افزایشی خواهد بود و شاخص تنش آبی در کشورمان از وضعیت کنونی نیز بسیار بدتر خواهد شد. دومین مسأله، آب تجدیدپذیر است. در سطح جهانی میزان استفاده از آبهای تجدیدپذیر هم اکنون 15درصد است. در 100سال آینده تغذیه جمعیت 11 میلیارد نفری جهان، نیازمند افزایش 60 درصدی تولیدات کشاورزی است و تولید این مقدار محصول استفاده از آبهای تجدیدپذیر جهان را 20 درصد افزایش خواهد داد بنابراین به طور متوسط استفاده از آبهای تجدیدپذیر جهان به 35 درصد خواهد رسید و از نظر شاخص آسیبپذیری منابع آب (نسبت سالانه مصرف آب به کل آب تجدیدپذیر سالانه) مشکل جدی رخ نخواهد داد (تا 40 درصد قابل تحمل در نظر گرفته میشود).
علاوه بر این، افزایش جمعیت در جهان نیاز صنعت به آب در 100سال آینده را 500 درصد افزایش خواهد داد. این تغییرات سبب آن میشود که وضعیت کشورهای با تنش آبی، از 30 تا 40 درصد تنش فعلی به 60 تا 70 درصد افزایش یابند. به نظر میرسد حتی امیدهای چیره شدن بر مشکلات تغییر اقلیم در 50 سال آینده نمیتواند تغییر زیادی در این چشمانداز ایجاد کند.
اما در کشورمان با توجه به منحنی نشان داده شده در شکل بالا، سرانه آب تجدیدپذیر در تمام مدت قرن پیش رو بحرانی بلکه فوق بحرانی خواهد بود و شاخص آسیبپذیری منابع آب هم که اکنون حدود 90 درصد است اجازه بهرهبرداری بیشتر از آب را نخواهد داد بنابراین در صورت اهمال در مدیریت علمی و سختگیرانه بر مدیریت منابع آب، بیم آن میرود که کشمکش بر تصاحب سهم بیشتر از آب تجدیدپذیر بین استانهای درون حوضههای آبخیز و همین طور بین حوضههای فقیر و غنی از نظر منابع آب گسترش چشمگیر یابد.
سومین مسأله، بهرهوری آب است. با نگاه مثبت به پیشرفت تکنولوژی در قرن پیش رو باید بتوان بهرهوری آب را به شکل قابل ملاحظهای افزایش داد. سوق دادن برخی تولیدات گیاهی به کشتهای گلخانهای و بالا بردن کشتهای مکانیزه و نوین، امید به بهبود بهرهوری را افزایش خواهد داد اما جذب نیروی کار در بخش کشاورزی را کاهش خواهد داد لذا فشار ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی بسیار محدود خواهد شد و سایر بخشها از جمله صنعت باید بتوانند نیروی طالب کار را جذب کنند.
چهارمین مسأله، مشکلات زیستمحیطی است. از آنجا که فشار بر استفاده از آب افزایش مییابد، احتمال خشکسالیهای مصنوعی و انسان ساخته بیشتر خواهد شد و نخستین جایی که صدمه این وضعیت را باید تجربه کند محیطزیست است و تالابها و رودخانهها و آبخوانها مشکلات زیستمحیطی فراوانی را متحمل خواهند شد. شیرینسازی آب دریا از خلیج فارس و دریای عمان توسعه بسیار مییابد و پروسه شیرینسازی سبب ایجاد مشکلات زیستمحیطی در خلیج فارس و دریای عمان میشود.
باید اضافه شود که طی قرن پیش رو خطر پُرشدن از رسوب اکثر سدهای فعلی کشور را تهدید خواهد کرد و اگر مدیریت رسوب در آنها جدی گرفته نشود به اصطلاح عمرشان به سر خواهد رسید و سدهای جایگزین دیگری برای ذخیره سیلابها سر بر خواهند آورد.
خلاصه کلام اینکه در قرن پانزدهم هجری شمسی از هر منظری به مسأله آب بنگریم کشورمان با مشکل جدی روبه رو خواهد بود و این کشور کهن اگر بتواند از این گردنه تاریخی به سلامت و با کمترین صدمه عبور کند، انشاءالله بقیه راه برایش هموار خواهد بود.
مهمترین راهکار غلبه بر این مشکل در قرن پانزدهم، در پیش گرفتن اصول توسعه پایدار است و در درجه بعدی توقف بخش سنتی کشاورزی و تغییر آن به کشاورزی نوین با بهرهوری و راندمان بالا و هدایت توسعه صنعتی به مناطق برخوردار از آب یا استفاده از آبهای غیرمتعارف برای مصرف در این بخش است و آخرین نکته مدیریت صحیح و علمی بر منابع آب و با تأکید بر توسعه پایدار است که با پرورش نیروهای متخصص و متعهد میسر میشود.
همه راهکارهای برشمرده فوق، تنها با کمک توان متخصصان داخلی و بالا بردن آگاهی آحاد جمعیت و افزایش فرهنگ عمومی استفاده صحیح از آب و تعامل تنگاتنگ با جامعه جهانی میسر است و امید است که این مقصود حاصل شود.
نیم نگاه
مهمترین راهکار غلبه بر بحران آب در قرن پانزدهم، در پیش گرفتن اصول توسعه پایدار است و در درجه بعدی توقف بخش سنتی کشاورزی و تغییر آن به کشاورزی نوین با بهره وری و راندمان بالا و هدایت توسعه صنعتی به مناطق برخوردار از آب یا استفاده از آب های غیرمتعارف برای مصرف در این بخش است و آخرین نکته مدیریت صحیح و علمی بر منابع آب و با تأکید بر توسعه پایدار است که با پرورش نیروهای متخصص و متعهد میسر می شود
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
مشکلات مربوط به دریاچه ارومیه/ خانم سهیلا گزانی: با توجه به کمبود بارشهای آسمانی، روش فعلی آبخیزداری دریاچه ارومیه یعنی هدایت آب شیرین رودهای منطقه به این دریاچه منطقی نیست. با چند سال کار شبانه روزی برای ریگریزی و کاشت درخت سازگار با آب شور میتوان جلوی غبار نمک را گرفت و هدر رفتن آب را کاهش داد که جا دارد مسئولان محترم این کار را در دستور کار خود قرار دهند.
توصیهای در خصوص پخش مرغ/ یعقوب ابراهیمزاده از ارومیه: از دولت محترم تقاضا دارم که برای مرغداریها تهیه نهاده های دامی نه ارز دولتی تخصیص دهند و نه بر بازار فروشنده نظارت کنند. چون چنین ارزی حیف و میل میشود و مرغ هم با قیمت بالا بهدست مردم میرسد و فقط عدهای جیبشان را پر میکنند.
معاینه فنی خودرو/ سلیمان بلغار: طی تماسی عنوان کردند که معاینه فنی خودروها به نفع مالکان و برای جلوگیری از آلایندگی است. تقلب یا اصرار بر قبولی دودش به چشم همه میرود. مراکز معاینه فنی نباید اجازه دهند اشخاص با تقلب برگه معاینه فنی بگیرند. ضمناً اینکه تعمیرات خودروها را با قیمت مناسب زیر نظر تعمیرگاههای مجاز این مراکز انجام دهند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
مشکلات مربوط به دریاچه ارومیه/ خانم سهیلا گزانی: با توجه به کمبود بارشهای آسمانی، روش فعلی آبخیزداری دریاچه ارومیه یعنی هدایت آب شیرین رودهای منطقه به این دریاچه منطقی نیست. با چند سال کار شبانه روزی برای ریگریزی و کاشت درخت سازگار با آب شور میتوان جلوی غبار نمک را گرفت و هدر رفتن آب را کاهش داد که جا دارد مسئولان محترم این کار را در دستور کار خود قرار دهند.
توصیهای در خصوص پخش مرغ/ یعقوب ابراهیمزاده از ارومیه: از دولت محترم تقاضا دارم که برای مرغداریها تهیه نهاده های دامی نه ارز دولتی تخصیص دهند و نه بر بازار فروشنده نظارت کنند. چون چنین ارزی حیف و میل میشود و مرغ هم با قیمت بالا بهدست مردم میرسد و فقط عدهای جیبشان را پر میکنند.
معاینه فنی خودرو/ سلیمان بلغار: طی تماسی عنوان کردند که معاینه فنی خودروها به نفع مالکان و برای جلوگیری از آلایندگی است. تقلب یا اصرار بر قبولی دودش به چشم همه میرود. مراکز معاینه فنی نباید اجازه دهند اشخاص با تقلب برگه معاینه فنی بگیرند. ضمناً اینکه تعمیرات خودروها را با قیمت مناسب زیر نظر تعمیرگاههای مجاز این مراکز انجام دهند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
4 هدف اصلی دولت در4 ماه پایانی
-
«لاله» را با کمترین امکانات ساختم
-
شتاب گفتوگوهای برجامی
-
موج کرونا؛ سوغات نوروز
-
نه، راه این نیست!
-
فرصت ملی همکاری با چین گرفتار دعواهای جناحی نشود
-
سال 1400 سال کاهش مشکلات است
-
چرا تورم به هدف نخورد
-
ببین و سر برنگردان
-
بازگشت کابوس تروریسم داخلی به کنگره امریکا
-
شکار شکارچی
-
هر دوز واکسن کرونا در شبکه مخفی اینترنت 500 دلار
-
تجربه موفق همکاری با چین
-
بررسی الگوی مصرف در دوگانه جامعه و اقتصاد
-
چارهای جز در پیش گرفتن الگوی توسعه پایدار نداریم
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین